زندگینامه آیت الله حق شناس به قلم حجت الاسلام جاودان

«در اوایل دوران درس وتحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم، حتی گاه از سینه‎ام خون می آمد. سل، مرض خطرناک آن دوران بود، و بیماری من احتمال سل داشت، و دکتر و دارو تأثیر نمی‎کرد. یک روز تمام ذخیره های خود را که از کار برایم باقی مانده بود، (حقوق، روزی یک ریال می شد؛ نیمی از آن را خرج و نیم دیگر را ذخیره می کردم) صدقه دادم. شب هنگام در عالم رؤیا حضرت ولی عصر عجل‎ا... تعالی فرجه را زیارت کردم، و به ایشان التجا بردم. دست مبارک را بر سینه‎ام کشید، و فرمود: این مریضی چیزی نیست ، مهم مرض‎های اخلاقی آدم است، و اشاره به قلب می فرمود. بیماری سینه بهبود یافت.